نوجوانی به نام شو که از بیماری قلبی رنج میبرد و قرار است به زودی تحت عمل جراحی قرار بگیرد، برای استراحت و تقویت جسم و روحش به خانه ییلاقی خانوادگیشان آورده میشود. او در همان اولین لحظه های ورودش، با یک آدم کوچولو که دختر 14 ساله ای به نام اریتی است برخورد میکند...

پس از اینکه لس آنجلس درگیر یک آخرالزمان هسته ای شده و تقریبا تا مرز نابودی کامل کشانده شد، ساکنین باقی مانده این منطقه ناچار به زندگی در پناهگاه های زیرزمینی شدند تا خود را از تشعشعات، جهش یافته ها و راهزنانی که در نواحی مختلف وجود دارند، محاظفت کنند. حال پس از گذشت ۲۰۰ سال از این موضوع، ساکنین پناهگاه مجبور می شوند که به سطح زمین برگردنند،و از کشف جهانی فوق العاده پیچیده، شادی آور و بسیار خشن که در انتظارشان بوده است، شوکه می شوند...

سم کلیری سیزده ساله مشکوک است که همسایه مرموز و گوشه نشین او، آقای اسمیت، در واقع یک ابرقهرمان است که از معرض دید عموم پنهان شده است. بیست و پنج سال پیش، سامریتان، ابرقهرمان شهر گرانیت، پس از نبرد آتشین با رقیبش، نمسیس، کشته شد. بسیاری معتقدند که او در آتش سوزی کشته شده است، اما برخی مانند سم امیدوارند که او هنوز زنده است. با افزایش جرم و جنایت، سام ماموریت خود را برای نجات سامری از مخفی کردن برای نجات شهر از خرابی انجام می دهد.

از آنجایی که محبوبیت هانا مونتانا شروع به تسخیر زندگی او می کند، مایلی استوارت به اصرار پدرش به زادگاهش کراولی کرنرز، تنسی سفر می کند تا دیدگاهی در مورد آنچه در زندگی مهم است پیدا کند.

دو برادر یک مغول را برای جاودانگی ربوده اند. در همین حال، یک زن به آنها کمک می کند تا سفری برای کشف خود آغاز کنند.

راهبی که در تمام زندگی اش توسط اطرافیانش ایراد می گیرد، رویای خود را دنبال می کند و به عنوان یک لوچادور (کشتی گیر مکزیکی) ماسکی به مهتاب می زند.

در قرن بیست و دوم، و در یک شهر پیشرفته ، دانشمندی باهوش به نام تنما، Astro Boy ، یک کودک روباتیک با قدرت فوق العاده، دید اشعه ایکس و توانایی پرواز را می سازد. Astro Boy به کاوش در جهان و یافتن مقبولیت می پردازد و در این فرآیند یاد می گیرد که انسان بودن چیست و کمی از احساسات انسانی را درک میکند. او که متوجه شد دوستان و خانواده اش در مترو سیتی در خطر هستند، از قدرت باورنکردنی خود برای نجات همه چیزهایی که دوست دارد استفاده می کند.

در یک کوه دور افتاده، هشت کودک با اسلحه از یک گروگان و همینطور یک گاو شیرده محافظت می کنند.

در قسمت دوم از انیمیشن « من نفرت انگیز » ، گرو ( با صدای استیو کارل ) که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه به دوران رسیده که آرامش را از همه سلب کرده را ادب کند...

سه نوجوان تصمیم می گیرند تمام تابستان خود را برای ساختن یک کلبه در جنگل صرف کنند و دور از همه چیز در آن زندگی کنند...

70 سال بعد از جنگ موجودات بیگانه ، پسری با توانایی منحصر به فرد برای آموزش های نظامی به فضا فرستاده می شود تا از جنگی دوباره جلوگیری کند و ...

اسکات از زمان فوت پدرش که آتش نشان بود، دچار غم و اندوه فراوانی شد. او روز های خود را به بطالت سپری کرده، ماریجوانا مصرف می کند و آرزو دارد که خالکوب شود تا این که زندگی، او را مجبور می کند که با غم و اندوه خود کنار آمده و اولین قدم هایش را در راستای یک زندگی بهتر بردارد.

داستان نجیب زاده ای به نام بن هور که به دروغ متهم به قتل دوست دوران کودکی اش میشود و سالها در رم به عنوان یک برده به زندگی خود ادامه میدهد. اکنون او تلاش دارد تا انتقام بگیرد اما در عوض راه رستگاری را در پیش می گیرد.

.جِیسون درک براون، کلاهبردار کاریزماتیک، پس از طرح دقیق‌ترین نقشه‌اش، تحت تعقیب اف‌بی‌آی قرار می‌گیرد.

دو نوجوان با بیماری مرگباری در بیمارستانی بستری شده و عاشق یکدیگر می‌شوند.